سلام کمکم داره ماه مهر میاد و شهر بوی درس و مدرسه میگیره. یادش به خیر، دوران ابتدایی، صبحها توی صف میایستادیم و برنامهی صبحگاه آغاز میشد. بعد از قرائت قرآن و ترجمهی اون، همیشه یکی از بچهها میرفت بالا و با صدای محکم یه حدیث از حفظ میخوند و ما هم صلوات میفرستادیم. یکی از مشهورترین حدیثای اون دوران، بعد از حدیث «نیکی به پدر و مادر»، حدیث «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» بود. از همون موقع میخواستن به ما یاد بدن که از هر چی خودمون اونو دوست داریم باید انفاق کنیم. ما هم جوگیر میشدیم و همون زنگ اول پاککن جدیدمون رو آکبندِ آکبند میدادیم بغلدستیمون استفاده کنه! هر چی باشه توی اون سن همون یه پاککن بهترین دارایی ما محسوب میشد! الآن چی؟! آیا انفاقمون از چیزاییه که خودمون آرزوش رو داریم یا از دورریختنیها انفاق میکنیم؟! مسخره نیست اگه من انتظار داشته باشم وقتی توان ایستادن ندارم، یکی توی اتوبوس جای خودش رو به من بده، ولی الآن که جوونم توی اتوبوس لم بدم و از پنجره بیرون رو تماشا کنم تا چشمم توی چشمای پیرمردی که کنارم ایستاده نیفته؟! شبهای قدر نزدیکه. توی این شبها، دور خواب رو خط میکشیم و میریم کنار بندههای دیگهی خدا و تا صبح مدح خدا رو میکنیم و اشک میریزیم و آه و ناله میکنیم و خدا رو به همهی مقدسات قسم میدیم تا ......... تا چی؟! تا ما رو ببخشه. تا بیخیال گذشتهی سیاهمون بشه. تا یه فرصت دیگه بده که دوباره شروع کنیم... خیلی دوست داریم خدا هم ما رو ببخشه، نه؟! خب این تازه میشه بخش «مما تحبون»ش! پس «تنفقوا»ش کجا میره؟! خود خدا روش معامله رو یادمون داده تا دست خالی از این شبها عبور نکنیم: و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم و الله غفور رحیم (سورهی مبارکهی نور، آیهی 22) (همدیگه رو ببخشید و نسبت به هم گذشت داشته باشید. مگه دوست ندارید خدا هم شما رو ببخشه؟! خدا خیلی بخشنده و مهربونه!) تا حالا این مقدمات رو برای شبای قدر فراهم کردید؟! اگه نه، پس تا دیر نشده یه یازهرا بگید و بلند شید. حضوری یا تلفنی، فرقی نمیکنه. اول از هر کس کدورتی توی دل دارید، از ته دل اونو ببخشید و براش آرزوی سعادت کنید. اگر هم کسی از شما دلخوره، هر جوری شده از دلش در بیارید و ازش حلالیت بخواید. اگر هم خدای نکرده با کسی قهرید، فوراً برید آشتی کنید. هزینهای نداره! با یه لبخند و یه دیدهبوسی، همه چی حلّه! فرض کنید آخرین شب قدر عمرتونه. فرصت رو از دست ندید. بعدش لذت غفران کامل الهی رو در شب قدر حس کنید. اگه شب قدر احساس کردید دوباره دارید متولد میشید، برای منم دعا کنید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پ.ن: توی آیهی بالا، یه نکتهی خیلی جالب وجود داره و اونم تفاوت بین سه واژهی «عفو»، «صفح» و «غفر» است. اینا هر کدوم از قبلی قویترن! اگه یکی به شما سیلی بزنه و شما قصاص نکنی و فقط ملامتش کنی، «عفو»ش کردی. اگه ملامتش هم نکنی و با اون با مهربونی رفتار کنی (هر چند ته دلت یه خورده از این کارش ناراحت شدی) «صفح» انجام دادی. ولی اگه ته دلت هم هیچ دلخوری به وجود نیومده باشه (که از ما انسانها بعیده! به همین خاطر هم خدا ما رو به همچین چیزی امر نکرده و فقط گفته خودش اینکارهست!) اونو مورد «مغفرت» خودتون قرار دادین! با این تفاسیر، حالا یه بار دیگه آیه رو مرور کنید تا ببینید عجب معاملهی پر سودی رو خدا بهمون پیشنهاد کرده!
|