سلام و معرفی:
من یک مرمی زنگار گرفته ام
که در رمی شیطان به خطا رفته ام.
و اینک تمام خرج پرتابم تمام شده است .
من یک مرمی زنگار گرفته ام
که در خان یک شلیک گیر کرده ام
و فرشته نجات من ،
یک کلاش صاحب نفس خواهد بود
که در گوش من هفتاد بار بخواند:
و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی.
خداوندا !
من می دانم که اگر رنگ جهاد برادرانم سرخی خون بود ،
رنگ جهاد امروز خواهرانم ، سیاهی چادر است .
خدایا !
اگر اینگونه است که سیاهی چادر ، ارزشمندتر از سرخی خون است،
تو شاهد باش
که من حاضرم از دومی بگذرم تا اولی را بازیابم .
سلامم را تون پاسخ گوی...
خیلی مناجات زیبایی بود. منو یاد این بیت از خواجهی شیراز انداخت:
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
دمت گرم و سرت خوش باد...
سلام .
مناجات زیبایی بود ؟
جان عمو جگرم خونه .
خوش آمدید
سلامت باشید .
سلام
تبریک!
خداقوت
یادآوری خوبی بود متشکرم
محتاج دعا
سلام .
ما محتاجتریم .
اگه امکان داره لینک وبلاگ منو در وبلاگتون قرار بدین. من هم لینک شماره گذاشته ام. با تشکر
سلام.
شما رو با افتخار لینک کردم.
التماس دعا